«زنده باد کمیل» داستان جوانی به نام کمیل است که از یک نوجوان معمولی به رزمندهای در جبهههای جنگ ایران و عراق تبدیل میشود. روایت، بیشتر از آنکه دربارهی تیر و ترکش باشد، دربارهی تحول درونی انسان است؛ کمیل از دنیایی پر از تردید و خامی وارد جبهه میشود و در دلِ سختیها، به نوعی عرفان، ایمان و بلوغ روحی میرسد.
داستان از زبان راویای صادق و بیادعا گفته میشود و با نگاهی انسانی و شاعرانه، جزئیات زندگی در جبهه — از شوخیهای سادهی رزمندهها تا لحظههای مرگ و شهادت — را به شکلی واقعی و پر از حس توصیف میکند.
محسن مطلق از نویسندگانی است که صدای او از دل واقعیت جنگ برآمده، نه از بیرون آن. او خودش نوجوانیاش را در جبههها گذرانده و از همان تجربهی زیسته، جهان داستانیاش را ساخته است. نوشتههایش — از «زنده باد کمیل» تا «آنجا که من بودم» — برخلاف بسیاری از آثار جنگی که به قهرمانسازی یا شعار میپردازند، سرشار از حقیقتِ انسانی، خستگی، و ایمان خاموش است.
در زیر میتوانید پاسخ سوالات خود را بیابید. در غیر این صورت از ما بپرسید، ما همیشه به سوالات شما پاسخ خواهیم داد
هنوز بررسیای ثبت نشده است.