سگ ولگرد از برجستهترین آثار صادق هدایت است؛ مجموعهای از داستانهایی کوتاه و تکاندهنده که در آن، نویسنده با نگاهی تیز و اندوهگین، رنج و تنهایی انسان را در جهانی بیپناه به تصویر میکشد. در داستان عنوانی این مجموعه، سگ ولگرد نمادی از انسان سرگشتهای است که در میان بیرحمی و بیتفاوتی، در جستوجوی مهری گمشده سرگردان است.
هدایت در این کتاب با نثری ساده و بیپیرایه، اما سرشار از احساس و تلخی، لایههای پنهان روان انسان را میکاود. او در قالب روایتهایی کوتاه، تصویری از جامعهای خسته و بیقرار میسازد که در آن، مرز میان انسان و حیوان در هم میریزد.
سگ ولگرد نه فقط داستان حیوانی بیپناه، بلکه روایت انسان امروز است؛ انسانی که در ازدحام زندگی، تنهاییاش عمیقتر از همیشه است. این اثر یکی از نمونههای درخشان نثر روان و نگاه تلخ و انسانی صادق هدایت به جهان به شمار میرود.
صادق هدایت، نویسندهای بود که با قلمی تیز و ذهنی بیدار، چهره تازهای از انسان و جامعه ایرانی را در ادبیات معاصر آشکار کرد. او در سال ۱۲۸۱ در تهران زاده شد و از همان آغاز جوانی، نگاهی متفاوت به زندگی و مرگ، عشق و پوچی داشت. هدایت نویسندهای نبود که تنها روایت کند؛ او میخواست پرده از حقیقتی بردارد که بسیاری از دیدنش پرهیز میکردند.
در آثارش، انسان در میانه سایه و روشنِ هستی سرگردان است. او در بوف کور، سه قطره خون، سگ ولگرد و دیگر آثارش، رنج، بیگانگی و تنهایی انسان را با زبانی ساده و تصویری عمیق بازتاب میدهد. هدایت با نگاهی فلسفی و گاه تلخ، جهان را بیپرده میبیند و واژههایش را چون آینهای در برابر واقعیت میگیرد.
او از نخستین نویسندگانی بود که ادبیات را به عرصه دروننگری و روان انسان کشاند و راهی گشود که بسیاری پس از او پیمودند. صادق هدایت در سال ۱۳۳۰ در پاریس درگذشت، اما اندیشه و قلمش هنوز زنده است؛ صدایی آرام اما جاودان که از دل سکوت، با نسلهای پیاپی سخن میگوید.
در زیر میتوانید پاسخ سوالات خود را بیابید. در غیر این صورت از ما بپرسید، ما همیشه به سوالات شما پاسخ خواهیم داد
هنوز بررسیای ثبت نشده است.